- Published on
هوش مصنوعی چگونه بازار کار را تغییر میدهد: بحثی با شرکای A16Z
تکامل نرمافزار
در ابتدا، نرمافزارها بیشتر به عنوان جایگزینی برای سیستمهای بایگانی فیزیکی عمل میکردند. این مرحله، که با دیجیتالیسازی پایگاههای داده همراه بود، نمونههایی مانند Sabre برای رزرو پرواز، Quicken برای مدیریت مالی شخصی و PeopleSoft برای مدیریت منابع انسانی را شامل میشد. این ابزارها عمدتاً کارایی را با دیجیتالی کردن اطلاعات بهبود بخشیدند، اما تأثیر چندانی بر کاهش تعداد کارکنان نداشتند.
سپس، نرمافزارها به سمت سیستمهای مبتنی بر ابر حرکت کردند. این مرحله شامل پلتفرمهایی مانند Salesforce برای مدیریت ارتباط با مشتری، QuickBooks برای حسابداری، NetSuite برای برنامهریزی منابع سازمانی و Zendesk برای پشتیبانی مشتری بود. این انتقال، دسترسی و مقیاسپذیری را بهبود بخشید، اما همچنان بر مدیریت اطلاعات متمرکز بود.
اکنون، وارد مرحلهای شدهایم که هوش مصنوعی به نرمافزارها این امکان را میدهد که کارهایی را که قبلاً توسط انسانها انجام میشد، انجام دهند. این مرحله نه تنها به مدیریت اطلاعات، بلکه به جایگزینی یا تقویت کار انسانی میپردازد. نمونههایی از این ابزارها شامل عوامل هوش مصنوعی هستند که میتوانند پشتیبانی مشتری را انجام دهند، فاکتورها را پردازش کنند یا بررسیهای انطباق را انجام دهند.
تغییر از نرمافزار به نیروی کار
بازار کار بسیار بزرگتر از بازار نرمافزار است. به عنوان مثال، بازار حقوق سالانه پرستاران در ایالات متحده بیش از 600 میلیارد دلار است، در حالی که بازار جهانی نرمافزار کمتر از 600 میلیارد دلار است. این نشان میدهد که شرکتهای نرمافزاری پتانسیل زیادی برای ورود به بودجه نیروی کار دارند.
هوش مصنوعی به نرمافزارها این امکان را میدهد که وظایفی را که قبلاً توسط انسانها انجام میشد، انجام دهند. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند به سؤالات پشتیبانی مشتری پاسخ دهد، فاکتورها را پردازش کند یا بررسیهای انطباق را انجام دهد. این بدان معناست که شرکتهای نرمافزاری اکنون میتوانند راهکارهایی را بفروشند که نه تنها کارایی را بهبود میبخشند، بلکه هزینههای نیروی کار را نیز کاهش میدهند.
مفهوم "ورودی قهوه، خروجی کد" این است که مهندسان نرمافزار اکنون میتوانند محصولاتی را ایجاد کنند که وظایفی را که قبلاً توسط کاربران نهایی انجام میشد، خودکار میکنند. این یک تغییر چشمگیر نسبت به نسلهای قبلی نرمافزار است.
تحول مدل قیمتگذاری
مدلهای قیمتگذاری سنتی نرمافزار (به ازای هر کاربر) ممکن است برای نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مناسب نباشد. شرکتها ممکن است نیاز داشته باشند بر اساس ارزشی که با کاهش هزینههای نیروی کار ارائه میدهند، هزینه دریافت کنند. برای مثال، به جای دریافت هزینه به ازای هر نماینده پشتیبانی، یک شرکت ممکن است بر اساس تعداد تیکتهای پشتیبانی حل شده توسط هوش مصنوعی هزینه دریافت کند.
این تغییر به سمت هوش مصنوعی میتواند شرکتهای نرمافزاری موجود را مختل کند. شرکتهایی که نتوانند با مدلهای قیمتگذاری جدید سازگار شوند، ممکن است درآمد خود را از دست بدهند. شرکتهایی که با موفقیت سازگار شوند، ممکن است شاهد افزایش ده برابری درآمد خود باشند.
مشکل 'صندوق ورودی نامرتب'
مشکل 'صندوق ورودی نامرتب' به چالش استخراج اطلاعات از دادههای بدون ساختار اشاره دارد. این شامل ایمیلها، فکسها، ضبطهای تلفنی و سایر اشکال دادههای بدون ساختار است. از لحاظ تاریخی، این کار توسط انسانها انجام میشده است.
اکنون از هوش مصنوعی برای حل مشکل 'صندوق ورودی نامرتب' استفاده میشود. شرکتها از هوش مصنوعی برای استخراج اطلاعات از دادههای بدون ساختار و خودکار کردن گردش کار استفاده میکنند. این یک حوزه کلیدی برای نوآوری در هوش مصنوعی است. شرکتهایی که مشکل 'صندوق ورودی نامرتب' را حل میکنند، میتوانند به سیستمهای ثبت مبتنی بر هوش مصنوعی جدید تبدیل شوند. آنها میتوانند با خودکار کردن یک کار خاص شروع کرده و سپس به سایر حوزهها گسترش یابند. نمونهای از این شرکتها Tenor است که با خودکار کردن ارجاعات بیماران شروع کرد و اکنون به سایر حوزههای مدیریت مراقبتهای بهداشتی گسترش یافته است.
دفاعپذیری در عصر هوش مصنوعی
هوش مصنوعی یک تمایز اولیه قوی ایجاد میکند، اما برای ایجاد یک کسبوکار دفاعپذیر کافی نیست. توانایی استفاده از هوش مصنوعی برای حل مشکل 'صندوق ورودی نامرتب' ممکن است با گذشت زمان به یک کالا تبدیل شود. دفاعپذیری واقعی از طریق موارد زیر به دست میآید:
- مالکیت گردش کار سرتاسر: یعنی کنترل کامل فرآیند از ابتدا تا انتها.
- ادغام عمیق با سایر سیستمها: این امر باعث میشود که نرمافزار به بخشی جداییناپذیر از زیرساختهای موجود تبدیل شود.
- ایجاد اثرات شبکه: با افزایش تعداد کاربران، ارزش نرمافزار نیز افزایش مییابد.
- تبدیل شدن به یک پلتفرم: ارائه خدمات متنوع به کاربران و ایجاد یک اکوسیستم.
- تعبیه رشد ویروسی در محصول: طراحی محصولی که به طور طبیعی کاربران جدید را جذب کند.
اصولی که همیشه در نرمافزار مهم بودهاند، در عصر هوش مصنوعی نیز صدق میکنند.
تأثیر هوش مصنوعی بر بازار کار
هوش مصنوعی احتمالاً بسیاری از وظایف تکراری را خودکار میکند، اما مشاغل جدیدی نیز ایجاد خواهد کرد. تمرکز به وظایفی منتقل میشود که نیاز به ارتباط انسانی و خلاقیت دارند. نمونههایی از این مشاغل شامل مدیران محصول، طراحان UX و مدیران رسانههای اجتماعی است.
ارزش تعامل انسان با انسان احتمالاً افزایش خواهد یافت. با فراگیرتر شدن هوش مصنوعی، مردم به دنبال ارتباطات انسانی واقعی خواهند بود. هر شغل یقه سفید احتمالاً یک کمک خلبان خواهد داشت. هوش مصنوعی به افراد در کارشان کمک میکند و آنها را کارآمدتر میکند. برخی از مشاغل ممکن است به طور کامل توسط عوامل هوش مصنوعی خودکار شوند.
معیارهای ارزیابی شرکتهای هوش مصنوعی
اصول اساسی ارزیابی یک کسبوکار تغییری نکرده است. تمرکز همچنان بر سودهای آتی، حفظ مشتری، حاشیه سود ناخالص و هزینههای ثابت است.
پتانسیل اندازه بازار در حال گسترش است. هوش مصنوعی به نرمافزارها این امکان را میدهد که وارد بازارهای جدیدی شوند که قبلاً امکانپذیر نبودند. این امر به این دلیل است که هوش مصنوعی میتواند هزینههای نیروی کار را کاهش دهد و نرمافزار را مقرون به صرفهتر کند.
مانع ورود به بازار پایینتر است. هوش مصنوعی ایجاد و مقیاسبندی شرکتهای نرمافزاری را آسانتر میکند. این بدان معناست که رقابت احتمالاً شدیدتر خواهد بود.
حوزههای نوآوری
حوزههای خاص خوب هستند. تمرکز بر حوزههایی باشد که هوش مصنوعی میتواند پیشرفتهای قابل توجهی ارائه دهد. به دنبال صنایعی باشید که توسط نرمافزارها کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. سعی نکنید همه چیز را خودکار کنید. برخی از موارد استفاده بسیار پیچیده هستند یا نیاز به یکپارچهسازی بیش از حد دارند. بر حوزههایی تمرکز کنید که فناوری در حال حاضر به اندازه کافی خوب است تا پیشرفتی 100 برابری ارائه دهد.
به دنبال فرصتهایی برای برهم زدن سیستمهای قدیمی باشید. بسیاری از صنایع دارای سیستمهای قدیمی هستند که آماده برهم زدن هستند. نمونههایی از این صنایع شامل خدمات مالی و بیمه است.
به ساخت شرکتهای مبتنی بر هوش مصنوعی کامل فکر کنید. این شرکتها میتوانند ساختار هزینهای کاملاً متفاوتی نسبت به شرکتهای موجود داشته باشند. آنها همچنین میتوانند با مالکیت کل گردش کار، ارزش بیشتری کسب کنند.
مشکل 'صندوق ورودی نامرتب' یک حوزه کلیدی برای نوآوری است. به دنبال فرصتهایی برای خودکار کردن وظایفی باشید که شامل استخراج اطلاعات از دادههای بدون ساختار است.
فرصتهای نرمافزاری افقی هنوز وجود دارد. هنوز به نسخههای مبتنی بر هوش مصنوعی نرمافزار برای فروش، بازاریابی، مدیریت محصول و سایر حوزهها نیاز است. با این حال، شما باید ساختار بازار و پتانسیل سازگاری رقبا را درک کنید.
مفاهیم کلیدی
- خلبان خودکار در مقابل کمک خلبان:
- کمک خلبان: ابزار هوش مصنوعی که به انسانها در کارشان کمک میکند و آنها را کارآمدتر میکند.
- خلبان خودکار: ابزار هوش مصنوعی که وظایف را به طور مستقل و بدون دخالت انسان انجام میدهد.
- مشکل صندوق ورودی نامرتب: چالش استخراج اطلاعات از دادههای بدون ساختار، مانند ایمیلها، فکسها و ضبطهای تلفنی.
- سیستم ثبت مبتنی بر هوش مصنوعی: سیستمی که از هوش مصنوعی برای مدیریت دادهها و خودکار کردن گردش کار استفاده میکند و به طور بالقوه جایگزین سیستمهای ثبت سنتی میشود.
- SaaS عمودی: نرمافزاری که برای یک صنعت خاص طراحی شده است، مانند رستورانها یا مراقبتهای بهداشتی.
- SaaS افقی: نرمافزاری که برای طیف گستردهای از صنایع طراحی شده است، مانند CRM یا پشتیبانی مشتری.
- کد NAICS: سیستم طبقهبندی صنعت آمریکای شمالی، سیستمی که برای طبقهبندی مشاغل بر اساس صنعت استفاده میشود.
- نیروی کاهش تورم: نیرویی که قیمتها را کاهش میدهد، مانند نوآوریهای تکنولوژیکی.
- شرکت مبتنی بر هوش مصنوعی کامل: شرکتی که کل کسب و کار خود را بر اساس هوش مصنوعی بنا میکند، نه فقط افزودن هوش مصنوعی به یک محصول موجود.