- Published on
آینده در حال شدن است ما در مقایسه با آینده نادان هستیم
مفهوم 'شدن'
کتاب کوین کلی، 'اجتنابناپذیر'، به این ایده میپردازد که همه چیز در حال دگرگونی مداوم است. مفهوم 'شدن' نشان میدهد که همه چیز سیال، دائماً در حال تغییر و تکامل است. مانند جریان آب به سمت پایین به دلیل گرانش، روندهای خاصی در کسب و کار و فناوری اجتنابناپذیر هستند. در حالی که جزئیات این روندها غیرقابل پیشبینی است، جهت کلی آنها قابل پیشبینی است. ما این قدرت را داریم که بر شکلی که این فناوریها به خود میگیرند تأثیر بگذاریم و این انتخابهای ما را مهم میسازد. انتقال از محصولات ملموس به خدمات ناملموس نمونهای از این تغییر مداوم است. به تغییر از خرید کالا در فروشگاهها به اشتراک در خدمات آنلاین که شامل آن کالاها میشود، فکر کنید. این سیالیت در مورد نرمافزار نیز صدق میکند، جایی که همه چیز به طور فزایندهای نرمافزار محور میشود. ما در دنیایی سیال هستیم که همه چیز دائماً در حال ارتقا و بهبود است. حتی چیزهایی که ظاهراً بتن هستند، مانند اتومبیلها، دائماً به روز میشوند، مانند بهروزرسانی یک شبه خودروهای تسلا. این بدان معناست که ما باید یادگیری مادام العمر را برای انطباق با این محیط همیشه در حال تغییر در آغوش بگیریم. ما باید همه چیز را به عنوان فرآیند و نه محصولات نهایی ببینیم. برای مثال، ویکیپدیا یک دایره المعارف ایستا نیست، بلکه یک فرآیند مداوم برای ایجاد آن است.
ظهور هوش مصنوعی
فناوری به پیشرفت خود ادامه خواهد داد و هوش مصنوعی (AI) نقشی محوری ایفا میکند. هوش مصنوعی فقط در مورد هوشمندتر کردن چیزها نیست، بلکه در مورد ایجاد روشهای مختلف تفکر است. هوش مصنوعی تغییرات اساسی ایجاد خواهد کرد، شبیه به اختراع دستگاه چاپ. هوش مصنوعی در حال حاضر جایگزین کارشناسان انسانی در زمینههایی مانند تجزیه و تحلیل اشعه ایکس و بررسی اسناد و حتی در خلبانی هواپیما میشود. هدف این نیست که هوش مصنوعی را از انسانها باهوشتر کنیم، بلکه توسعه انواع مختلف هوش مصنوعی است که بتوانند به روشهای مختلف فکر کنند. استارتآپهای متعددی بر روی استفاده از هوش مصنوعی در زمینههای مختلف تمرکز خواهند کرد که منجر به اثر گلوله برفی میشود، زیرا ماشینها با افزایش استفاده هوشمندتر میشوند. هوش را نباید یک بعدی دید. این شبیه به سازهای مختلف است که آهنگهای مختلفی مینوازند و در نتیجه پروفایلهای IQ متفاوتی ایجاد میکنند. نگرانی در مورد از بین رفتن شغل توسط رباتها معتبر است، اما هوش مصنوعی فرصتهای شغلی جدیدی نیز ایجاد میکند. هوش مصنوعی به انسان کمک میکند تا از عصر برق و بخار به دنیای مدرن پیشرفت کند. در آینده، هوش به عنوان یک سرویس، قابل انتقال مانند برق دیده خواهد شد. وظایفی که نیاز به خلاقیت دارند و بر کارایی تأکید نمیکنند، برای انسانها مناسبتر هستند. وظایف تکراری و غیر رضایت بخش را میتوان به ماشینها سپرد. بنابراین، آینده شامل همکاری بین انسانها و ماشینهای هوشمند است و همکاری ارزش و غرامت ما را تعیین میکند.
عصر خواندن صفحه نمایش
صفحه نمایش ها در حال فراگیر شدن هستند و هر سطح صافی پتانسیل تبدیل شدن به یک صفحه نمایش را دارد. این شامل کتابها، لباسها و هر سطحی است که با آن تعامل داریم. این صفحه نمایش ها یک اکوسیستم را تشکیل میدهند که نه تنها چیزهایی را به ما نشان میدهند، بلکه ما را نیز مشاهده میکنند. صفحه نمایش ها میتوانند حرکات چشم ما را ردیابی کنند و به آنها امکان میدهند تا درک کنند که تمرکز توجه ما کجاست. سپس از این دادهها میتوان برای تنظیم آنچه روی صفحه نمایش داده میشود استفاده کرد. ردیابی احساسات نمونه دیگری است، جایی که صفحه نمایش ها میتوانند بر اساس توجه و وضعیت عاطفی ما تنظیم شوند. ما در حال گذار به عصر صفحه نمایش هستیم و از خواندن کتاب به خواندن صفحه نمایش تغییر میکنیم. به جای تکیه بر اقتدار کتابها، ما به سمت دنیایی سیالتر، بازتر و پر هرج و مرج حرکت میکنیم که در آن باید خودمان حقیقت را جمع آوری کنیم.
جریان داده ها
تکامل رایانهها از سه مرحله عبور کرده است: پوشهها، شبکهها و اکنون، جریان دادهها. ما اکنون در عصر جریانها هستیم و ابر از جریانهای مختلفی تشکیل شده است. همه چیز در حال تبدیل شدن به یک جریان است، از موسیقی گرفته تا فیلم. داده ها نیروی محرکه همه مشاغل هستند. چه در زمینه املاک، چه پزشکی یا آموزش، شما در نهایت با داده ها سروکار دارید. اینترنت مانند یک شهر است که با رشد بی نهایت مشخص می شود. به عنوان مثال، فیس بوک میلیاردها ارتباط اجتماعی دارد و ارزش زیادی ایجاد می کند. این حجم عظیم از دادهها یک ابرارگانیسم را تشکیل میدهد که بسیار فراتر از ظرفیت مغز انسان است.
قدرت ریمیکس کردن
نوآوری های بسیار کمی کاملاً جدید هستند. بیشتر نوآوری ها از ترکیب مجدد عناصر موجود به وجود می آیند. این همان چیزی است که به عنوان 'ریمیکس' شناخته می شود. این فرآیند شامل ساختارشکنی و سازماندهی مجدد عناصر به روشی جدید است. به آجرهای لگو فکر کنید که از هم جدا می شوند و به شکل جدیدی دوباره کنار هم قرار می گیرند. همین امر در مورد روزنامه ها نیز صدق می کند که ترکیبی از عناصر مختلف مانند ورزش، آب و هوا، نقد کتاب و دستور غذا هستند. اینترنت روزنامه ها را از هم جدا و دوباره ترکیب کرده است و همین کار را می توان با بانک ها و اتومبیل ها انجام داد. استفاده از مفهوم جدول تناوبی در مشاغل می تواند به شناسایی عناصر لازم برای ایجاد چیزهای جدید کمک کند. کسب و کارها باید اجزای خود را برای نوآوری از هم جدا و دوباره سازماندهی کنند که منجر به ایجاد نوآوری های جدید می شود.
اهمیت فیلتر کردن
با وجود این همه انتخاب، توجه ما در حال کمیاب شدن است. ما به فیلترهایی نیاز داریم تا به ما کمک کنند آنچه را که واقعاً نیاز داریم پیدا کنیم. توجه با ارزش ترین منبع است و پول از توجه پیروی می کند. اگر مردم به چیزی توجه کنند، در آن ارزشی وجود دارد. ما باید برای توجه خود غرامت دریافت کنیم، مانند پاداش برای تماشای تبلیغات.
اهمیت تعامل
تأثیر تعامل به اندازه هوش مصنوعی قابل توجه است. رایانه ها به تعامل متکی هستند و این روند در حال تغییر تجربه های ما است. آینده رایانش شامل تعامل یکپارچه و تمام بدن خواهد بود. دستگاه ها حرکات ما را درک می کنند و تعامل ما با آنها طبیعی تر می شود. واقعیت مجازی (VR) و واقعیت ترکیبی (MR) به ما این امکان را می دهند که اشیاء دیجیتالی را به روشی غوطه ورتر ببینیم و با آنها تعامل داشته باشیم.
تغییر به استفاده به جای مالکیت
ما از دنیای مالکیت به دنیای استفاده می رویم. شرکت هایی مانند اوبر، فیس بوک و علی بابا مالک چیزهایی که ارائه می دهند نیستند. مفهوم مالکیت دیگر به اندازه توانایی استفاده از چیزها مهم نیست. استفاده از چیزی و سپس دور انداختن آن بهتر از مالکیت آن و مسئولیت نگهداری آن است. مفهوم مالکیت در حال تغییر است و حق استفاده از آن ارزشمندتر از خود مالکیت می شود. این روند در اشتراک های نرم افزاری و در صنعت حمل و نقل با خدمات اشتراک سواری مشهود است. خدمات درخواستی بیشتر از مالکیت رایج خواهد شد.
قدرت اشتراک گذاری و همکاری
مفهوم اشتراک گذاری فراتر از اشتراک گذاری دارایی ها است. در مورد همکاری است. هر چه بیشتر به اشتراک بگذاریم، ارزش بیشتری ایجاد می کنیم. اشتراک گذاری باید به عنوان همکاری تلقی شود و این پتانسیل را دارد که با اجازه دادن به میلیاردها نفر برای تعامل و همکاری با یکدیگر، تغییرات اجتماعی ایجاد کند. بلاک چین نمونه خوبی از این است که امکان تراکنش های توزیع شده را فراهم می کند که در آن همه می توانند همکاری کنند.
'آغاز' و آزمایش
هنگامی که فناوری های جدید اختراع می شوند، کاربردهای آنها بلافاصله آشکار نمی شود. کاربردهای فناوری ها اغلب از طریق آزمایش کشف می شود. از فناوری باید برای ارزیابی و اصلاح استفاده شود. ما باید با استفاده از آن، آزمایش آن و بهینه سازی آن، جهت فناوری را هدایت کنیم. ما باید از اشتباهات خود درس بگیریم. ما باید قبل از فکر و برنامه ریزی، انجام دهیم، تلاش کنیم و کشف کنیم. یادگیری یک فرآیند مداوم نوآوری است. ما نباید از اشتباه کردن بترسیم. اشتباهات کوچک و پیوسته برای ایجاد نوآوری های قابل توجه ضروری است.
ارزش پرسیدن سوالات
امروزه به لطف موتورهای جستجو و هوش مصنوعی یافتن پاسخ آسان است، اما پرسیدن سوالات درست به طور فزاینده ای حیاتی می شود. ما باید افراد را برای پرسیدن سؤالات روشنگر و ایجاد مشکلات جدید آموزش دهیم، زیرا سؤالات خوب ارزشمندتر از پاسخ های کامل هستند. سؤالات می توانند زمینه های جدیدی را باز کنند و تفکر خلاقانه را هدایت کنند.
اختلال از بیرون
اختلال به ندرت از درون یک صنعت ناشی می شود. اغلب توسط نیروهای خارجی هدایت می شود. فناوری های مخرب اغلب برای مدت طولانی قبل از اینکه به جریان اصلی تبدیل شوند وجود دارند. نوآوری همیشه سودآور نیست، زیرا بیشتر اختراعات شکست می خورند. با این حال، استارت آپ ها اغلب کسانی هستند که باعث اختلال می شوند زیرا محدودیت های شرکت های تاسیس شده را ندارند. موج بعدی اختلال از خارج از صنایع سنتی خواهد آمد، مانند پهپادهایی که خطوط هوایی را مختل می کنند و بیت کوین که بانک ها را مختل می کند. شرکت ها باید دائماً تکامل یابند تا سازگاری خود را افزایش دهند.
آینده اکنون است
آینده پر از امکانات است و ما باید به آنچه به نظر غیرممکن می رسد باور داشته باشیم. آنچه امروز بعید به نظر می رسد احتمالاً فردا رایج خواهد شد. ما هنوز در مراحل اولیه توسعه هستیم. بهترین زمان برای شروع همیشه اکنون است و بزرگترین اختراعات هنوز ساخته نشده اند.